صدابرداری یک تئاتر دوار

در شماره ي گذشته مقدمه اي از صدا برداري و صداگذاري تئاتر را برايتان عنوان کردم . اما آنچه که در اين مقاله خواهيد شنيد نکاتي عملي از يک تئاتر به نهايت مشکل در زمينه صدابرداري و صداگذاري بود .حميد پور آذري کارگردان اين نمايش اين تئاتر را در سوله اي واقع در فرهنگسراي بهمن اجرا کرد .يعني نه سن تئاتري بود و نه امکانات نوري و صوتي . در اين نمايش تماشاچيان بعد از سپري کردن مدتي بصورت دوار در کل سوله به سوي دو گاري چرخ دار راهنمايي مي شوند و نمايش را از روي گاري ها مي ديدند . اين کار 100 بازيگر و 50 نفر عوامل داشت که در هر مرحله از نمايش 90% کل اين تعداد در حال حرکت دادن دو گاري بودند و الباقي در حال اجراي بازي آن صحنه از نمايش .در هر صحنه تنها تعدادي از بازيگران بازي کردند و ديگر بازيگران وظيفه ي هول دادن چرخها را داشته اند. با اين امکان کارگردان تماشاچيان را به سوي هر صحنه هدايت مي کرد و فضايي متفاوت از هر آنچه که بيننده تا بحال به عنوان تئاتر ديده را مي ساخت .
موسيقي نيز بصورت زنده توسط گروهي به سرپرستي آقايان امير علي خسرواني و محمد رضا حريري نواخته مي شد .در صحنه اي از نمايش هم كارگردان دستور صداگذاري زنده بصورت صدا گوينده اي سوار بر صداي بازيگران و همچنين چند نريشن زنده (صدايي كه توسط يك راوي يا بصورت جمله تبليغاتي گفته مي شود.)
در چند جاي صحنه را دارد .
شركت شهر صداي پارسيان مسئوليت صدا را به عهده گرفت و من نيز مسئوليت طراحي صدا و سرپرستي گروه را به عهده گرفتم.
اولين مشكل اكوستيك سالن بود .باز تاب ها وحشتناكي كه باعث مي شد صدا در لحظه تخريب و نا مفهوم شود. آواها در فاصله ي 5 متري ديگر غير قابل فهم بودند.از آنجا كه اين نمايش نه تنها بودجه اي نداشت بلكه پول هم به فرهنگسرا پرداخت كردو بايد سعي مي كردم با امكانات اوليه و آنچه كه در انبار هاي فرهنگسرا هم موجود است مشكل را حل كنم. خوشبختانه انبار پر بود از موكت و حصير و تخته،
سقف سوله شبكه ي داربستي شكل داشت .لذا تمام سقف را با موكت و تخته هاي چوبي بر روي ان كه از شكم دادن موكت ها جلوگيري مي كرد پوشاندم .ديوارها و ستونها را با موكت و بر روي آن حصير كشيدم تا از شكل نازيبايي آن جلوگيري كنم و انعكاس را به حداقل برسانم.
اما متأسفانه براي كف ،كاري نمي شد انجام داد. گاري ها هر كدام با تماشگر انش نزديك به 5 تن وزن داشتند. كه هر چيزي بر روي زمين بجز سيمان را نابود مي كرد . تنها توصيه من به بازيگران صحبت كردن و ديالوگ گفتن (مكالمه ي بين دو بازيگر)با سري كمي به سمت بالا بود كه گفتم انتشار صوت به سمت زمين باشد. آموزش ميکس و مستر
در مرحله بعد از آنجا كه به همان دليل آكوستيك نبودن كف نمي شد تمام سالن را با 4 يا 8 بلنگوي اكتيو پوشش داد ترجيح داديم با 36 بلندگوي كوچكتر ولتي كل سالن را به 6 بخش تقسيم كنيم .اين تقسيم بندي بنا به صحنه هاي نمايش و حضور گاريها (تماشاچيان )در هر مرحله و موقعيت بازيگران اجرا مي شد. در قسمت ها يي كه موسيقي بايد همراه با خواندن بازيگران پخش مي شد بلندگو ها در كنار بازيگران و در جا هايي كه در زير صداي بازيگران بود در اطراف آنها نصب شد .در صحنه اي كه صداي گوينده بايد سوار بر صداي بازيگران مي نمود بلندگو ها در دو طرف گاريها بالاي سر تماشاگران نصب گرديد. همه ي بلندگو ها در سقف بر روي شبكه ي داربستي بدور از چشم تماشگران نصب شد . زاويه هر كدام نيز بنا به كاربرد و حداقل تابشمستقيم به زمين تعيين ئشد .
مرحله بعد محصور نمودن گروه موسيقي در ميان طلقهاي پلاستيكي مرئي بود.يك لايه در دور تا دور درامز (Drums )و يك حلقه نيز دور تا دور گيتار هاي باس و ليد (lead Guitar )و الكتريك (Electric Guitar )
كشيده شد. علت محصور كردن ها امكان كنترل صدا ها برروي ميكسر بود از آنجا كه سن (Stage )وجود نداشت و كل كار در يك سوله بود مي بايست صدا ها را محدود و بعد توسط يك ميكسر بصورت كنترل شده و بالا نس شده پخش مي شد. اين محصور شدن از آنجا شامل حال گيتار ها شد كه تصميم گرفتم صدابرداري آنها را نيز از روي بلند گوهاي امپلي فاير هايشان انجام مي دهيم . ميكروفن گذاري هاي ساز ها انجام شد . درامز با 4 ميكروفن و ديگر ساز ها از قبيل گيتار باس ،كيتار ليد ،گيتار الكتريك (هارموني )،زايلوفنXylophone ،زنگ (Bell )،كاخن، جيم بي (Jim bay )هر كدام با يك ميكروفن ،چيدمان هر ميكروفن را بصورتي انجام دادم كه كمترين نشتي صدا را در ميكروفن ديگر داشته باشد.
مرحله ديگر نصب چندين ميكروفن در جاهاي مختلف صحنه ها براي روي سقف براي انتقال صداي تماشاچيان به اپرا تور و گروه نوازنده ي موسيقي بود.
در مرحله آخر سيستم هاي صوتي به ترتيب يك كمپرسور 2 كانال ،يك اكولايزر 2 كانال و چندين طبقه آمپلي فاير مربوط به زون هاي مختلف و يك ميكسر 12 كانال را تعبيه كردم.
كليه كانال هاي صوتي در ابتداوارد ميكسر مي شد و خروجي ميكسر وارد كمپرسور شده كه البته اين كمپرسور با ضريب نسبت 8:1 تقريباض كار محدود كننده (limiter )را مي كرد .در طبقه ي بعدي اكولايزر ففركانس خروجي را مناسب براي نقطه كار 36 بلند گو كه همگي از يك جنس و يك پاسخ فر كانسي بودند ايجاد مي كرد .در طبقهي آخر نيز آمپلي فاير ها وظيفه ي درايو (Drive )كردن بلندگو ها را انجام مي دادند.
بخاطر متراز بالاي سوله و فاصله ي بلند گو ها از آمپلي فاير ها از سيستم ولتي بلندگو ها استفاده مي كرديم. اين سيستم بر خلاف سيستم اهمي امكان انتقال صوت را در فاصله هاي زياد را مي دهد . با اين سيستم سيگنال صوتي روي يك سيگنال با ولتاژ ثابت (مثلاً 100 ولت)سوار شد. افت ولتاژ ناشي از مقاومت سيمهاي ارتباطي بر روي سيگنال صوتي را به حداقل مي رساند.حسن ديگر اين سيستم امكان استفاده از سيمهاي برق معمولي بجاي سيم هاي گران قيمت بلندگو است .
چون ديگر مقدار افت (Loss )مهم نيست .مديريت صوتي نمايش با دو پرسنل در كل نمايش همراه با گاريها كنار تماشگران حركت مي كردند و يك اپراتور پشت ميكسر و يك سرپرست انجام گرفت.
از انجا كه تئاتر يك هنر زنده و در لحظه است مديريت صوتي آن نيز بايد لحظه به لحظه كارگرداني شود.
سرپرست با اشراف به كليه مراحل نمايش فصحنه ها و دانستن نيت كارگردان از ايجاد فضاي هر صحنه با كليه مراحل را راهبري مي كند .مديران صحنه وضعيت هر لحظه را به سرپرست با بيسيم هاي همراه بصورت نجواگو نه منتقل مي كنندو نظرات خود را در مورد كيفيت صوتي هر صحنه به سرپرست منتقل مي كنند.اپراتور نيز گوش به فرمان سرپر ست ،مجري فرمان هاي اوست.
در تمامي اين 90 ساعت اجرا (60 اجرا ي در 15 ساعته دو ماه )اين تركيب هر ثانيه را با هوشياري كامل زير نظر داشت.كار صدابردان از يكساعت قبل از شروع هر اجرا (با چك كردن تمامي ميكروفن ها اعم از صحنه و ساز ها ،تماس بلندگو ها يك به يك و تمامي دستگاه ها اعم از آمپلي فاير ها و اكولايزر ها . كمپرسور بود.
همچنين تنظيم مقدار خروجي هر صدا براي هر كدام از نوازنده ها توسط ميكسر و دستگاه توزيع كننده صداي هدفون ها (Head Phone Distribution )روز فيلم برداري از نمايش با دو ميكروفن ميني گان (نوعي از ميكروفن زدم مخصوص صدابرداري سينمايي از گفتار بازيگران )در دو طرف كارها و يك دستگاه ضبط كننده چند كاناله بي سيم (Remote Multi channld Recorder )كه از طريق سيستم بي سيم به ميكروفن ها متصل بود صداي بازيگران ظبط شده سختي اين كار در تنظيم كانون ميكروفن ها در هر صحنه به سوي بازيگران بود و همچنين عدم حضور صدابرداران در كادر تصويري در يك صحنه ي دوار و متحرك!
موسيقي كل صحنه ها نيز بصورت مجزا با يک کارت صداي Motu traveler ،8 کاناله بصورت مولتي تراک ( multi tracker ) ضبط شده و پس از مستر گيري در اختيار صدا گذار قرار گرفت.اين نمايش از لحاظ کيفيت ضبط و صدابرداري داراي ويژگي خاص منحصر به فرد بود. شهر صداي پارسيان که مسئوليت اين کار را به عهده داشت با صداگذاري حرفه اي سينمايي بر روي فيلم اين نمايش و ميکس و مسترينگ موسيقي و صداي بازيگران کيفيتي باور نکردني و اتفاقي نوين در عرصه هنر نمايش و تئاتر ايجاد نمود . اميد به اينکه اين روش صدابرداري در کليه نمايش هاي با ارزش از اين قبيل جاي خود را باز کند تا يک تئاتر بخاطر صدابرداري به آنها تبديل به ظروف يکبار مصرف نگردند.